۱۴۰۰ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

جنایت كلیسای كاتولیك

شرح بعضی از اخبار خود به اندازه كافی قوت قلب می خواهند. چرا كه حتی در فكر كردن به آنها هم، حالت تهوع به آدم دست می دهد. خبر مربوط به پدر روحانی، اسقف ریموند لیهی از كلیسای كاتولیك در كانادا از آن دست اخبار است.

پلیس كانادا روز ٣٠ سپتامبر امسال لیهی را به جرم حمل و انتقال پورنوگرافی كودكان دستگیر كرد. وی از مقامات بلندپایه كلیسای كاتولیك در كانادا است كه علاوه بر مسئولیتهای دیگرش، مدت طولانی‌ای با كودكانی بی‌سرپرست كه در یكی از «خانه‌های امن» تحت سرپرستی این كلیسا به نام «برادران مسیحی» زندگی می‌كردند، سر و كار داشت. او سرپرست مرافعه‌ای بود كه جمعی از كودكان دهه پنجاه قرن گذشته، در سالهای اخیر بر علیه كلیسای كاتولیك شكایت كرده بودند كه از طرف كشیشان این كلیسا، به آنها، زمانی كه كودكانی بیش نبودند و در «خانه امنی» زندگی می‌كردند، تجاوز شده بود. آنچه كه خبر اخیر را حائز اهمیت می كند، نه در این است كه كشیش دیگری در سؤاستفاده از كودكان دستگیر می‌شود؛ چرا كه كشیش بودن و دم و دستگاه آخوند و اسقف در ذهن اكثر انسانها مساوی است با سؤاستفاده جنسی از كودكان. اما روز ۵ اكتبر امسال كلیسای كاتولیك كانادا اقرار كرد كه از این عمل اسقف لیهی حداقل بیست سال است كه خبر داشته است. و «جالب»تر اینكه پلیس كانادا هم از این واقعه حداقل برای ٢٠ سال خبردار بوده!

یكی از قربانیان لیهی كه اكنون بیش از ٤۵ سال سن دارد در سال ١٩٨٩ زمانی كه تحقیقی در باره واقعه دهه پنجاه در جریان بود، می‌خواست در باره اسقف نامبرده حقایقی را بگوید كه گردانندگان این تحقیق اجازه ندادند ایشان زبان بگشاید! او بعدا این واقعه را به پلیس گزارش می‌دهد كه آنها هم دنبال آن را نگرفتند و بعضی از شواهد را ظاهرا سوزانده‌اند.

كلیسا با وقاحتی كه فقط شایسته نهادهای مذهبی است، اقرار كرد كه از اعمال لیهی حداقل از سال ١٩٨٩ با خبر بوده است. لیهی آن زمان یك كشیش ساده بود. این كلیسا در تمام این مدت به او مسئولیتهای مهمی سپرد. او را از كشیشی ساده تا حد اسقفی ارتقاء داد و به نمایندگی از این كلیسا در دانشگاه‌های مختلف كانادا تدریس كرد.

قربانی لیهی می‌گوید كه در سال ٨٩ به پلیس مراجعه كرد و بیش از ١٠ بار در رابطه با سؤاستفاده جنسی لیهی از وی سئوال و جواب شد. اكنون كه گند موضوع بالا آمده، همه درباره كلیسا و جنایاتش صحبت می كنند. بعد از آنكه خبرنگاران سراغ قربانی نامبرده رفتند و اسمش در روزنامه ها و اینكه موضوع را به پلیس گزارش داده درج شد، پلیس گویا سراغ پرونده های آن سال رفته و گفته است كه رد پای این موضوع را نمی بیند. بعد از یك دور دیگر سئوال و جواب كردن ایشان، آخر سر به وی می گویند كه در سال ٨٩ این موضوع غیرقانونی نبوده و احتمال این هم می رود كه چنین چیزی ثبت نشده باشد.

كودك آزاری جزئی از هر نهاد مذهبی است. سؤاستفاده از كودك، چه جنسی و چه غیرجنسی، همزاد مذهب است. كلیسای كاتولیك همانند هر مذهب دیگری، نهادی است پر از جنایت و فتنه و كودك آزاری. كسی از یاد نبرده است كه كلیسای كاتولیك در كشتن میلیونها انسان به دست هیتلر دست داشت. قرون وسطا، كه به درست به آن عصر تاریكی می گویند، عصر سیطره كلیسای كاتولیك بر جزء جزء شئون زندگی مردم است.

اما سیستم برده داری مزدی احتیاج دارد كه دست مذهب را در تباه كردن زندگی مردم باز بگذارد. انقلاب كبیر فرانسه یكبار بساط توحش مذهب را مورد حمله قرار داد و عقب نشینی‌های مهمی را به آن تحمیل كرد. بورژوازی این را به صلاح ندید و بار دیگر به زندگی مردم بازگرداند. انقلاب اكتبر به مذهب افسار دیگری زد و بعد از شكست این انقلاب، بار دیگر به مذهب میدان داده شد كه در تحمیق مردم یكه تازی كند. دنیا به یك رنسانس دیگری كه توحش مذهبی را برای همیشه به تاریخ بسپارد نیاز دارد.

٦ اكتبر ٢٠٠٩

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر