۱۴۰۰ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

چند کلمه با مخاطبين م. رازى

خانم يا آقاى م. رازى اخيرا نوشته اى نوشته اند و به اصطلاح به سئوال «برخى از جوانان سوسياليست انقلابى» که چرا محفل ايشان با حزب کمونيست کارگرى ايران جبهه تشکيل نمى دهند، جواب پليسى داده اند. بعد هم برايشان افاده آمده که نبايد با اينها کار کرد، چون «اين حزب واقعيات مبارزات طبقاتى را منعکس نکرده» و چون «لنين زمانى گفت که: مارکسيزم قدرتمند است، زيرا واقعيت دارد.» لازم است در حاشيه اين نوشته و دو گزارش ديگرش با امضاهاى مختلف چند کلمه اى را يادآورى کنم. جدا از پليس و ساواکى بازى که ايشان در برخورد به فعالين کارگرى در مراسم «جاده چالوس» و «جاده مخصوص کرج» و متعاقبا در نوشته اى ديگر اينبار با امضاى «اتحاديه جوانان سوسياليست انقلابى» مورخ ٢١ ارديبهشت در دادن مشخصات کامل زنى که ادعا شده «از وابستگان حزب با ژستى هاليوودى»، «جوانان سوسياليست» مخاطب خانم يا آقاى م. رازى بهتر است بدانند:

١) م. رازى دروغ مى گويد. چند سال پيش همين محفل ايشان (اتحاديه) با حزب رنجبران و تتمه هاى حزب توده جبهه اى به اسم «اتحاد چپ کارگرى» تشکيل دادند و در يک نوشته اى به حزب کمونيست کارگرى پرداخته بودند که از جرياناتى که دعوت به همکارى کرده بودند، حزب کمونيست کارگرى حتى جوابشان را هم نداده است. اما بعدها همين «اتحاد چپ کارگرى» گوش «اتحاديه» را گرفت و با لگد بخاطر بى پرنسيپى از جبهه شان اخراج کردند. نوشته هاى آن دوره هنوز موجودند. اينها اگر جدى گرفته شوند، با هر موجودى جبهه و غيره تشکيل مى دهند.

٢) اينها با امضاهاى مختلف مثل «اتحاديه جوانان»، «همبستگى کارگرى»، «اتحاديه پيران» و غيره مى نويسند، ولى در واقع يکى دو نفر بيشتر نيستند. (به «چه بايد کرد؟» شماره ٣ مراجعه کنيد) آيا تا بحال کسى اينها را با شکل و شمايل ديده است. چون وجود خارجى به مثل تروتسکيستهاى اروپائى ندارند که با قابلمه دلمه شان در پيکتهاى کارگرى ظاهر شوند، مجبورند به شيوه هاى پليسى متوصل شوند تا مطرح شوند.

٣) اينها تروتسکيست هستند. در اروپا براى طرفداران طالبان و حماس و خمينى بلندگو حمل مى کنند. آيا تا بحال کسى مطلبى از م. سراغ دارد که به کابوس مذهب پرداخته باشد. اگر جريانى مثل حزب کمونيست کارگرى هم به مذهب پرداخته باشد، باز با يک ژست «فعاليت اصلى اين حزب عليه «مذهب» و «سکس آزاد» … است.» حمله کرده اند. بنظر من اين فرد ظرفيت اين را دارد که فردا توى خيابان دهان انسانها را بو کند که نکند مشروب خرده باشند و يا بخاطر بى مذهبى و داشتن رابطه جنسى بدون قيد و شرط مذهبى، آنها را شلاق بزند.

من، اگر نه م. و اتحاديه پيران و جوانانش را نشناسم، تروتسکيستها را خوب مى شناسم. اينها هنوز هم بخاطر برهم زدن ميز سفارت جمهورى اسلامى در ٨ مارس تورنتو (که احتمالان منظور م. از برهم زدن جلسات در خارج کشور همان باشد.)، هر جائى که ما را مى بينند، سايه ما را هم با تير مى زنند. اگر هنوز ايرانى هست که به اينها دخيل بسته و متوهم باشد، بهتر است هر چه زودتر فکرى بحال خود بکند.

این نوشته برای اولین بار در سایت «روزنه» به تاریخ ١٧ مه ٢٠٠٤ منتشر شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر