۱۴۰۰ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

یا امام زمان، به داد خامنه ای برس!

اوضاع جمهوری اسلامی به شدت آشفته است. خامنه ای را جلو فرستادند كه حرف آخر را بزند و آنهائی را هم كه قرار بود تهدید شوند، تهدید كند. تا جائی كه به چرت و پرتهایش در باره احمدی نژاد و موسوی و رفسنجانی و غیره بر می گردد، فقط از تشتت وضع خودشان حكایت دارد. اما تا آنجا كه به تهدید كردن مردم معترض و برخاسته بر می گردد، انسان واقعا دلش برای خامنه ای می سوزد. وقایع و اعتراضات اخیر چنان وضع حكومت ایشان را زار كرده اند كه دست به دامن امام زمانش شده و می گوید: «ای سید و مولای من! من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم و اندك آبرویی دارم كه این را هم خود شما دادید كه همه اینها را فدای انقلاب و نثار شما می كنم. سید ما و مولای ما، برای ما دعا كن كه صاحب این انقلاب شمایی.» اگر قرار بود كه دست غیبی به كمك ایشان می آمد، به چنین وضعیتی دچارشان نمی كرد. فقط كسی كه در حال موت است چنین به عجز و لابه می افتد. این اما بلائی بود كه دور و زود بر سر خامنه ای و حكومتش می آمد. اكنون به نظر می رسد كه آن زمان فرا رسیده است.



خامنه ای اما در بخشی از سخنانش مردم معترض را تهدید نیز كرده است. این همه دبدبه و كبكبه لازم نبود. ایشان لازم نیست بگوید كه «من از همه می خواهم به این روش خاتمه دهند و اگر خاتمه ندهند مسئولیت تبعات به عهده آنهاست.» بسیجی و پاسداران تحت فرماندهی مستقیم ایشان هم اكنون دارند مردم را در خیابانها می كشند. طنز در این است كه اگر كسی برای عر و تیزهای ایشان تره ای خورد می كرد و اهمیتی قائل می شد، از همان اولش هم به خیابان نمی آمد و شعارهائی چون «مرگ بر دیكتاتور»، «حكومت مذهبی نمی خواهیم» و «سید علی پینوشه، ایران شیلی نمیشه» را هم سر نمی داد. ایشان لازم نیست ما را بترساند. خودش از ترس دارد زهره ترك می شود و دست به دامان امام زمانش شده است.

٢٠ ژوئن ٢٠٠٩

برای اولین بار در سایت «روزنه» درج گردید.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر