اعتراض ۱۲۰ تن از کارگران "ایران برک" رشت که در
اعتراض به ۹ ماه حقوق پرداخت نشده شان صورت گرفته، روز ۲۸ خرداد وارد سی و یکمین
روز پی در پی خود شد. کارگران ابتدا ۹ ماه طلبکار بودند و با یک ماه اعتصاب، حقوق
پرداخت نشده ۱۰ ماه شد که گویا کارفرما در طول اعتصاب کارگران، ۲ ماه حقوق شان را
پرداخت کرده است. ایلنا نوشته است که شرط این کارگران برای پایان اعتصاب، دریافت ۸
ماه حقوق معوقه است. ایلنا همچنین نوشته است که "حدود ۹۰ نفر از کارگران، روز
گذشته (۲۷ خرداد) به ۴ نفر از همکاران خود برای پیگیری مطالبات معوقه وکالت محضری
دادهاند."
نکات مهمی همین دو نکته، ۱) چه زمانی اعتصاب پایان بیابد و
۲) انتخاب نمایندگان برای پیگیری مطالبات، درسهای مهمی را برای کل جنبش کارگری در
بر دارد.
جنبش کارگری ایران اکنون گامها از نظر رزمندگی و معترض
بودن جلوست و به همین جهت بهتر است هر اعتراض نمونه را ارزیابی کنیم و در بکارگیری
از نکات مثبت آن، آنها را در اعتصابات و اعتراضات دیگرمان بکار ببریم.
زمان پایان اعتصاب
هر کسی که تنها یک روز هم دست به اعتصابی زده باشد، میداند
که دست زدن به اعتصاب از طرف کارگران میتواند از سر واکنش باشد و درجه پیگیری
آنها به موقعیتهای متفاوتی بستگی دارد. اگر اعتصاب حساب شده نباشد و بدون هیچگونه
پیروزی ای به پایان برسد، در روحیه کارگران تأثیر منفی زیادی خواهد گذاشت. یکی از
این نکات، همین موضوع است که کارگران و فعالین کارگری بر سر زمان خاتمه اعتصاب به
اندازه کافی فکر نکرده باشند و به تصمیمی در این باره نرسیده باشند. تصمیم از قبل
و یا "یکی کردن حرفهایمان" ادامه اعتصاب را بسیار ساده تر میکند. فعال
کارگری می تواند تلاش کند کارگران را به اعتصاب بکشاند، اما گاها شده که برای
ادامه آن طرح و نقش کافی کشیده نشده است و همین موضوع به یک معضل برای ادامه
اعتصاب تبدیل میشود.
نکته دیگر اینکه کسانی که اعتصاب را هدایت می کنند و یا
بهتر است گفته شود در تدارک و ادامه اعتصاب بیشترین انرژی را می گذارند، می دانند
که یک اعتصاب، همچنانکه روز شروعی دارد، باید پایانی هم داشته باشد. اگر مجمع
عمومی کارگران به این نتیجه رسیده باشد که خواست محوری اعتصاب دریافت حقوقشان است
و تا این مطالبه برآورده نشود اعتصاب ادامه دارد، این مسئله از همان ابتدایش یک
پیروزی است. گر چه بیشتر اعتصابات مطالبات محوری خود را تعیین میکنند، اما
یادآوری این موضوع به خود و جهتگیری دادن به اعتصاب و اعتراضمان، هیچ ضرری ندارد
و فعالین کارگری می توانند به نمونه های موفق مثل نمونه ایران برک اشاره کنند و آن
را الگوی مبارزه پیش روی خودشان بکنند.
انتخاب نمایندگان برای پیگیری مطالبات
انتخاب نمایندههایی که مطالبات کارگران را بر سر میز
مذاکره مطرح کنند، جزو هر اعتصاب و اعتراضی است. همه کارگران معترض نمیتوانند بر
سر میز مذاکره حاضر باشند؛ در نتیجه انتخاب عدهای برای مذاکره و دادن جهتگیری
مشخص به آنها که بر سر فلان و بهمان مطالبه و مسئله مذاکره داشته باشند و فقط تا
یک حد مشخصی کوتاه بیایند یا نیایند، کار نمایندگی کردن کارگران را بسیار ساده می
کند.
وقتی که کارگر حق ایجاد تشکل دفتر و دستک دار خود را نداشته
باشد مهم است که چه در طول اعتصاب و چه
قبل از آن، به انتخاب نماینده، کسانی که بتوانند مطالبات کارگران را به بهترین
نحوی بر سر میز مذاکره بیان و فرموله کند، به اندازه کافی فکر کرده باشند. یادآوری
این نکته مهم است چرا که همچنانکه بالاتر هم گفتم، بسیاری از اعتصابات واکنش به
مسائل و اجحافاتی است که گاها وقت زیادی برای سبک و سنگین کردن همه جوانب اعتصاب
را برای کارگران و فعالین کارگری نمی گذارد.
در همین مورد ایران برک بهتر است که یک نکته دیگر را اشاره
کنیم. در شرایط سرکوب و فقری که کارگران ایران در آن درگیرند، ادامه اعتصاب به مدت
یکماه کار سادهای نیست. ادامه اعتصاب تا این حد، مستلزم درجه بالائی از اتحاد و
تشکل کارگران است. می دانیم که ایران برک تشکل و دفتر و دستک دار ندارد. به نظر می
آید که آنچه که کارگران را متحد و متشکل نگه داشته است نوعی مجمع عمومی است که
توانسته است نزدیک به کل کارگران معترض را خط و سازمان بدهد. در نتیجه جا دارد
یکبار دیگر بر اهمیت مجمع عمومی منظم کارگران و جایگاه آن در مبارزات و اعتراضات
کارگران تأکید کنیم.
هر آنچه که ادامه اعتصاب را ساده می کند
بالاتر دو مورد از کلمه "ساده" استفاده شد. اینکه
اگر کارگران تصمیمشان از قبل مشخص باشد که تا کجا اعتصاب را کش بدهند، ادامه
اعتصاب را "ساده" می کند. و اینکه وقتی نماینده کارگران وکالتنامه کامل
داشته باشند، کار آنها "ساده"تر می شود.
وارد شدن به اعتصاب یک تصمیم مهم برای کارگران است. کارگران
هر روز تصمیم نمی گیرند که اعتصاب و اعتراض بکنند. بخصوص در جائی مثل ایران،
اعتراضات میتوانند هزار و یک نتیجه منفی غیرقابل پیش بینی برای کارگران در بر
داشته باشند. کارگر ریسک می کند که با پلیس درگیر شود. شغلش را ریسک می کند. اعتصاب
در بسیاری مواقع بدون دستمزد صورت می گیرد، و بسیاری موارد دیگر. وارد شدن به
اعتصاب ساده است، اما ادامه اش می تواند با دهها دست انداز روبرو بشود. از همین
منظر هر آنچه که ادامه یک اعتصاب را تسهیل کند باید مد نظر قرار داد و به کارش بست.
اعتصاب حتی برای فعالین و معتمدین کارگری تصمیم دشوار و سخت است؛ چرا که همانها
هستند که بار بسیاری از نتایج منفی، و البته مثبت آن را هم، بردوش خواهند کشید. همان
کسانی که کارگران را متقاعد کرده اند که اعتصاب کنند، جوابگوی بسیاری از پی آمدهای
اعتصاب هم می شوند. همانها هستند که پلیس و قوانین جمهوری اسلامی برایشان پاپوش می
دوزد. در نتیجه برای این بخش از جنبش کارگری، هر آنچه که ادامه یک اعتصاب را ساده
تر کند باید با دقت و وسواس خاصی پی بگیرد.
۲۱ ژوئن ۲۰۱۵
(کارگر کمونیست ۳۶۷)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر