استان انتاریوی کانادا در هفتهای که گذشت شاهد دو واقعه
مهم کارگری بود که نشان داد تناقضی عمیق بین سیستم اتحادیهگرایی و کارگران معترض
وجود دارد. یکی از این دو واقعه دستور بازگشت به کار به معلمان اعتصابی دبیرستانهای
چند شهر و شهرک استان انتاریو بود که نشان داد تریدیونیونیسم (سندیکالیسم و یا
اتحادیهگرائی) چه لاشه مردهای است که در این دوره و زمانه به درد هیچ کارگری نمیخورد.
اتحادیه معلمان که یکی از بزرگترین اتحادیههاست، با دستور وزارت کار و پارلمان
استان اونتاریو، خطاب به معلمان: "برگردید سر کار، اعتصابتان غیرقانونی است!"
مثل یک برده مطیع سرش را پائین انداخت و به اعضایش گفت که اعتصاب به آخر خط رسید!
این موضع چندشآور را با اعتراض کارگران اداره پست منطقهای از شهر تورنتو که از
حمل یک روزنامه محلی حاوی مطالبی یهودی ستیز خودداری کردند مقایسه کنید که نه تنها
به حرف هیچ مقامی گوش ندادند، بلکه در رسانهها از موضع قدرت از تصمیم خود دفاع
کردند.
شایان ذکر است که بخش وسیعی از دانش آموزان و خانوادههایشان،
گرچه در موقعیت نامناسبی قرار گرفته بودند، اما از اعتراض معلمان برای دفاع از
حقوق خود پشتیبانی میکردند. تا آنجا که به موضعی که اتحادیه معلمان گرفت برمیگردد،
صرف اشاره به قانونگرائی جواب نیست. وقتی که یک تشکل بزرگ کارگری با دهها هزار
عضو به جامعه میگوید که اعتراض کارگری هیچ آیندهای ندارد، دارد بر تن زخم خورده
جامعهای معترض شلاق میزند.
("کامنتهای کارگری"، "کارگر کمونیست
شماره" ۳۶۴)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر