۱۳۹۹ شهریور ۲۰, پنجشنبه

نوید افکاری و اعتراض

بعد از چندین ماه پول پس انداز کردن، موفق شده‌اید یک پالتو ۴۰۰ دلاری بخرید. توجه کنید که بودجه همه چیز را کم کرده بودید تا بلکه بتوانید این پالتو را بخرید. برایتان بسیار مهم بود که این پالتو را داشته باشید.

روز اول که پالتو را پوشیده‌اید، در کوچه به طرف خانه می‌روید. چشمتان به کودکی می افتد که دارد آنطرف یک جوی فاضلابی به طرف اتوبانی می‌رود. اگر بخواهی دگمه‌های پالتو را باز کنی و در آوری و بعد به طرف کودک بروی، کودک زیر چرخ ماشینها له شده است. به احتمال زیاد همه ماها بدون حتی کوچکترین دودلی‌ای، برای نجات این کودکی که اولین بار است تو عمرمان می بینیم، به طرف کودک می دویم و البته که با گذشتن از جوی فاضلاب، پالتو هم دیگر به زباله‌دان می رود.

 


***

کودکی در یک شهر ۱ میلیونی گم می‌شود. تو اخبار شماره پلاک ماشینی که حدس زده می‌شود آن کودک را ربوده است، چند بار خوانده و تکرار می‌شود. به محض شنیدن این خبر همه برای نجاتش بسیج می‌شویم. هر ماشینی را که می‌بینیم به پلاکش نگاه می‌کنیم. به دوستان زنگ می‌زنیم و خلاصه انگار کل شهر بسیج شده است.

 

***

می‌شنویم که ورزشکاری برای شرکت در مسابقه‌ای پول کافی برای شرکت در آن ندارد؛ بسیج می‌شویم و در عرض چند ساعت بسیار بیشتر از پولی که لازم دارد، برایش امکانات تهیه می‌کنیم.

 

***

احکام اعدام کودکان در ایران قاعدتا باید آدم بیشتری بسیج کند؛ اما نمی‌کند. قتلعام کودکان در عراق، یمن و سوریه قاعدتا باید آدمهای بیشتری بسیج کند؛ اما نمی‌کند! برای نوید افکاری می‌توانیم بسیار بیشتر از آنچه که تا بحال کرده‌ایم، بکنیم؛ اما نکرده‌ایم!

۱۰ اوت ۲۰۲۰


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر