آن سیستمی که برای جان آدمی ارزشی قائل نیست، - یعنی
باوری به ارزش برای جان آدمی ندارد، - باید مستحق چه تنفری باشد و چقدر شایسته
تغییر است!؟ سیستمی که اجازه میدهد کارفرما تعداد زیادی کارگر را در کارخانه ای
با حداقل سیستم ایمنی بچپاند و خروجیهای اضطراری آن را از پشت محکم قفل کند و راه
فراری در مواقع اضطراری برای کارگر نگذارد و فقط به این فکر باشد که برای ثروت
اندوزی او بیشتر و بیشتر تولید کنند، چقدر شایسته و مستحق تنفر ماست!؟
این دقیقا همان اتفاقی است که روز ۹ ژوئیه در
بنگلادش افتاد. پلیس تا بحال از مرگ حداقل ۵۲ کارگر خبر داده و تازه هنوز معلوم نیست
چند نفر در دو طبقه بالای کارخانه جانشان فدای سود سرمایه داران شده، که فرصت
نکرده اند فعلا آنجا دنبال جنازهها بگردند. مطبوعات با خونسردی مینویسند کارفرما
"غیرقانونی" در کارخانه را قفل کرده بوده. واقعا غیرقانونی؟! چه کسی حق
متشکل شدن را از کارگر میگیرد که دست کارفرما را در به بردگی کشیدن کارگر کوتاه
کند تا حداقل بر محیط کارش نظارت داشته باشد؟ چه کسی حق ایجاد کمیته ایمنی محیط
کار را از کارگر میگیرید و به سرمایه داران و نمایندگانشان در محیط کار اجازه میدهد
اینگونه با جان کارگر بازی کنند؟! اگر چیزی اینجا غیرقانونی است، حاکمیت روابطی
است که با جان و رفاه و وجود آدمیزاد مغایرت دارد.
میدانیم که تا بحال حداقل ۵۲ نفر آدم شریفی که
رفته بودند برای رفاه همنوعان خود تولید کنند و با حداقل دستمزد و حداقل ایمنی در
محیط کارشان عرق ریختند، دیگر به خانه و به آغوش خانوادههایشان برنخواهند گشت. ۵۲
نفری که نه کرونا گرفته بودند؛ و نه انتظار مرگشان میرفت، دیگر در میان خانوادههایشان
نیستند. یادشان گرم و گرامی است!
۱۱ ژوئیه ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر