در ادامه سلسله یادداشتهای مربوط به مطالبات کارگران اعتصابی پیمانی نفت، پتروشیمی و نیروگاهها، نگاهی بیاندازیم به خواست تشکل. در یکی از بیانیههای "شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت" آمده است: "تشکل و تجمع و اعتراض حق مسلم ماست". این خواست حق تشکل است، اما بسیار از آن فراتر رفته و خواهان حق اعتصاب و اعتراض هم هست. به یک معنا مطالبه حق تشکل را بیان میکند، چرا که وقتی کارگر تشکلش را داشته باشد و یا بهتر است بگویم تشکل را حق خود میداند، حق تجمع و اعتراض را هم درخود خواسته است. تأکید بر این نکته که بدیهی به نظر میرسد، از آن جهت ضروری است که امروزه در کشورهای غربی بسیاری از اتحادیهها حق متشکل شدن را دارند، اما دستشان در اعتراض و اعتصاب بسته است و اگر دست به اعتصاب بزنند با محدودیتهای قانونی و حتی جرم و جزا روبرو میشوند.
تشکل برای کارگر یعنی تضمین پیشروی و
پیروزی. یعنی تثبیت پیروزیهایش در جنگ و جدالی که با کارفرما داشته. کارگری که
اعتراض میکند و اگر مطالبهای را هم به کارفرما تحمیل کرد، اگر تشکلش را نداشته
باشد، پیروزیاش موقت است. دو روز بعد از پایان اعتراض، کارفرما با پاسدار و
پاسبان سراغ فعالین کارگری که اعتصاب و اعتراض را رهبری کردند میروند. دو روز
بعد، که خشم و هیجان کارگر فروکش کرد، کارفرما و دولتش شروع به بازپسگیری
دستآوردهای کارگران میکنند. کارگر حق دارد در مواجه با کارفرما و چانهزنی با او،
برای جلوگیری از ارعاب و تفرقه در میان کارگران، نماینده خود را در تشکلی که خود
ایجاد کرده، داشته باشد. کارگر حق دارد تشکلی داشته باشد که خرد جمعی کارگران است،
فراخوان اعتراض و اعتصاب میدهد و تک کارگری را که مورد اجحاف قرار گرفته در دالانهای
قانون و دادگاه نمایندگی کند.
کارگر، از همان روزی که پا به کارخانه و
محیط کار میگذارد، میخواهد متشکل باشد. خواست تشکل در میان کارگران در ایران
آنقدر قدرتمند و ریشهدار است که جمهوری اسلامی نتوانسته خیال خود را از عقب راندن
کارگران از خواست تشکل راحت کند و مجبور شد، حتی در اوج قدرقدرتیاش که در سالهای
۶۰ بود، مترسکهایی را به نام تشکل کارگری قبول کند. میخواست به کارگران بگوید اگر
تشکل میخواهید، بفرمائید شورای اسلامی کار، بفرمائید انجمن صنفی کارگران،
بفرمائید فلان کوفت و زهرمار و انجمن اسلامی! اما کارگران این را قبول نکردند. در
هر اعتراضی که روی داد خواست و مطالبه تشکل مستقل کارگری روی میز آمد. هر اعتراضی
که روی داد، کارگران مترسکهای اسلامی را دور زدند و در محل مجمع عمومی برپا کرده
و انجا تصمیم گرفتند و اعتراض و اعتصاب خود را از این طریق سازمان داده و به پیش
بردند. جمهوری اسلامی از زبان بالاترین مرجع مرتجع خود حکم حکومتی داد که
"اعتصاب حرام" است، اما کارگر هر روز اعتصاب کرد و اکنون، به کوری چشم
همان جانی، تشکل، تجمع، اعتراض و اعتصاب را حق مسلم خود میداند!
۱۷ ژوئیه ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر