خوزستان، همزمان با بخش وسیعی از کارگران نفت و پتروشیمیها، صدای زنگ تشنگی و گرسنگی را به صدا در آورده است. اعتراضات به بیآبی فقط اعتراض به کمبود آب و کمبود برق نیست که باعث وخیمتر شدن وضعیت معیشتی تودههای مردم در سراسر کشور شده است. این سرزمین؛ کل کشور ایران را میگویم؛ سرزمینی است تشنه آزادی و خلاصی از این همه تباهی و محرومیت. در گوشه گوشه این کشور وجود انسان از تباهی، و محرومیت از پیش پاافتادهترین ملزومات زندگی زخم خورده است. صدای پیر و جوان، زن و مرد، کارگر و کارمند، روستانشین و شهرنشین و خلاصه صدای هر کسی که فکر میکند این زندگی شایسته او نیست، در آمده است.
جامعهای هشتاد میلیونی
را گروگان گرفتهاند و خیال میکنند میتوانند به این وضعیت ادامه دهند. خیال میکنند
میشود گروگان گرفتن نان شب، آب آشامیدنی و دوا و دکتر را، گروگان گرفتن زندگی را
در این جامعه برای همیشه ادامه داد. خیال کردهاند هنوز در دوران محمد و علیشان
زندگی میکنند که میشود همه چیز را با زور و چماق و شمشیر جواب داد. خیال میکنند
کارگر ایرانی این همه زور و چپاول را قبول میکند. مردم ایران این وضعیت را به
چالش کشیدهاند و میروند که نقطه پایانی بر این همه تباهی و بیحقوقی بگذارند.
۲۱ ژوئیه ۲۰۲۱
انترناسیونال ۹۳۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر