۱۳۹۶ بهمن ۹, دوشنبه

رژیم اسلامی در مخمصه و بن بست

جمهوری اسلامی برای خلاصی از مخمصه فروپاشی اقتصادی خود به دست و پا افتاده است. سایت دولتی «مهر» از «جلسات شبانه دولت و مجلس برای ساماندهی فوری معیشت دهک‌های پایین» خبر میدهد. همه لایه ها و باند و جناحهای ریز و درشت و پیش و پشت صحنه رژیم، همچنین بر این نكته نیز همنظرند كه طرح حذف سوبسیدهای احمدی نژاد ناموفق بوده و سعی می كنند كه كاسه كوزه های درماندگی رژیم در روبرو شدن با بحرانی كه گریبانش را گرفته است، بر سر این طرح بشكنند.

سعید لیلاز، كه یكی از اقتصاددانان منتقد نحوه اجرای طرح احمدی نژاد در حذف سوبسیدها است، می گوید: «حداقل ٥٠ درصد از ظرفیت صنایع ایران بلااستفاده مانده است. تعداد زیادی از واحدهای صنعتی به خصوص واحدهای صنعتی کوچک که بنیه مالی ضعیفی دارند، در آستانه نابودی و تعطیلی قرار دارند.» (اشتباه نشود، سعید لیلاز منتقد این نیست كه چرا احمدی نژاد سوبسیدها را حذف می كند و همان نان خشك و خالی را هم از سفره میلیونها مردم فقیر در آن جامعه از آنها دریغ می كند؛ بلكه معتقد است كه یارانه‌های پرداختی باید بالكل قطع شود. می گوید: «به جای اینکه به هر نفر ٢٦ یا ٢٧ هزار تومان یارانه بدهند، ٤٥ هزار تومان دادند.») جنگ ما با سعید لیلاز همان جنگ ما با كل دم و دستگاه رژیم جنایت و فقر و جهل جمهوری اسلامی است. اینجا بیش از این به طرح ریاضت كشی مطلق ایشان اشاره نمی كنم.

اما از این دو خبر یك نكته را می خواهم نتیجه بگیرم. اینكه وضعیت معیشتی مردم فقیر در آن جامعه روز بروز بدتر می شود و رژیم هم هیچگونه راه حل عملی ای برایش ندارد. ٣٤ سال شب و روز وقت داشتند كه وضعیت معیشت «دهكهای پائین» جامعه را «سر و سامانی» بدهند كه نداند؛ حالا می خواهند با یك طرح ضربتی و آنهم در جلسات شبانه راه حلی برای این وضعیت زار بحرانی دست و پا كنند! این وضعیت حاصل یك دوره ٣٤ ساله ای است كه هیچگونه راه حلی ندارد. اتفاقا خود سعید لیلاز به بعضی از بن بستهای رژیم، كه ریشه سیاسی دارند، اشاره می كند. این را ما بارها گفته و توضیح داده ایم. برای كارگران اما راه حل آن است كه متحد و متشكل شوند و برای جلوگیری از تلف شدن از گرسنگی مطلق كه هر آن امكان دارد كودكان و دیگر اعضای خانواده آنها را در خود فرو ببرد، رژیم اسلامی را سرنگون كنند. راه دیگری وجود ندارد!

٢٠ ژانویه ٢٠١٣


)كارگر كمونیست ٢٤٤(

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر