یکی
از بحثهای به اصطلاح تئوریک کسانی که می خواهند ظاهری اپوزیسیون جمهوری اسلامی به
خود بگیرند، اما دوست ندارند جمهوری اسلامی برود، و انقلابی شروع شود که کنترل
اوضاع از دست حکومتیان خارج شود، این است که "ایران مثل سوریه خواهد
شد". از اعتراض توده ها در خیابان به عنوان "تراژدی در خیابان" نام
می برند. "علیه خیابان" می نویسند و "اخطاریه" می دهند. سایت
"مجله هفته" پر است از این لاطائلات.
سوریه
به معنای واقعی کلمه یک جهنم برای انسان امروزی شده است. نه تنها برای انسانی که
شناسنامه سوری دارد، بلکه جهنمی است برای هر کسی که بخواهد آنجائی که زندگی می
کند، انقلاب کند و از وضعیتی که بر آن کشور حاکم کردهاند، خلاص شود. ظاهرا قرار
است هر جا جامعه وضع موجود را به چالش کشید، پوتین و قاسم سلیمانی را بفرستند
سراغش که دمار از روزگارش در آورند. سوریه را درس عبرتی کردند برای تودههای
ناراضی خیلی جاها.
اما
این سرنوشت محتوم انسان ناراضی نیست. اگر سوریه امروز چنین شده است برای اینکه
جامعه ایران زیر سیطره حاکمان اسلامی دست و پا میزند. همیشه گفتهایم که جمهوری
اسلامی ستون فقرات تروریسم اسلامی در منطقه و در جهان است. نه تنها این تحلیل ما و
این عملکرد خود رژیم بوده، بلکه یکی از ستونهای اصلی این حکومت کشتار و ترور،
"صدور انقلاب اسلامی" است. جمهوری اسلامی نه تنها زندگی مردم ایران را
تباه کرده است، بلکه با ریختن میلیاردها دلار به حسابهای بانکی اسد و حشد الشعبی و
حزب الله و حوثی و این دسته از لاتها و آن دست از سرگردنه بگیرها، زندگی در کل
خاورمیانه را به یک جهنم به معنای واقعی کلمه تبدیل کرده است. اگر توده انقلابی در
ایران بتواند جمهوری اسلامی را به چالش بکشد، نه تنها کل عمارات اسلامی در ایران
فروخواهد ریخت، بلکه اسد و عبادی و حسن نصرالله هم گورشان را گم خواهند کرد و در
برابر اعتراض توده ای دو روز هم دوام نخواهند آورد.
در
نتیجه سوریه، سوریه شده است برای اینکه جمهوری اسلامی آن را سوریه کرده است. اگر
جمهوری اسلامی با یک اعتراض و انقلاب قدرتمند ادامه دار روبرو شود، کسی نیست که به
داد آن برسد؛ آنچنانکه آدمکشان جمهوری اسلامی به داد اسد رسیدند. هر جا کسی با این
پز که از سوریه شدن ایران نگران است، باید جواب بگیرد که تو از رفتن جمهوری اسلامی
نگرانی، نه از سوریه شدن ایران!
۱۶
ژانویه ۲۰۱۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر