وقتی
که به کتابخانه محله سر زدم، به همراه کتاب ""صلح، زمین، نان!"
تاریخی از انقلاب روسیه" کتاب دیگری تحت عنوان "پیروزی و ترور، انقلاب
فرانسه" را هم برداشتم. از خواندن کتاب اول لذت بردم. از خواندن دوم متأسف
نشدم، اما به بلائی که نویسندگان و مورخین غیرمنصف مثل نویسنده کتاب فوق سر تاریخ
می آورند، تأسف خوردم.
سالها
پیش یکی از همکاران فرانسوی زبانم کتابی به نام ""شهروند" شرح
کرونولوژیکی انقلاب فرانسه" نوشته "سیمون سکما" به من هدیه داد و
به شوخی گفت که نامهای به سارکوزی مینویسد که نامزد شهروند افتخاری فرانسهام بکند.
آن زمان غرق در خواندن تاریخ انقلاب فرانسه بودم. از هدیهاش ذوق کردم. من از آن
کسانیام که وقت برای خواندن هر کتاب خوبی ندارم. وقت فقط برای خواندن بهترین
کتابها را دارم. قبل از خواندن در گوگل درباره "شهروند" سرچ کردم و نقد
اریک هابسباوم من را از خواندن آن بازداشت. هابسباوم کتاب را یک نوشته علیه انقلاب
و یکجانبه میداند. از آن زمان از قلم نویسندگان دیگری هم خواندهام که کتاب فوق
میخواهد از انقلاب تصویری جنایتکارانه و تماما ترور و کشت و کشتار بدهد. تولستوی
در "جنگ و صلح" توصیف خوبی درباره انقلاب فرانسه دارد. این قسمت را قبلا
در جای دیگری هم نوشته بودم که اینجا عین همان پاراگراف را کپی میکنم: "پییر،
یكی از شخصیتهای رمان "جنگ و صلح" در جائی از این رمان میگوید:
"انقلاب (فرانسه) واقعه عظیمی بود." صدائی با تمسخر در جوابش میگوید:
"دزدی، قتل، شاه كشی!" پییر در جواب این صدا میگوید: "اما اینها
زیاده رویهای انقلاب بودند. اینها حتی مهمترین وقایع انقلاب نبودند. انقلاب تبعیض
را از میان برداشت. حق برابر شهروندی را اعطا كرد. حقوق فرد را به رسمیت
شناخت."
کتاب
"پیروزی و ترور" اما در نکوهش و وارونه سازی اتفاقات انقلاب فرانسه سنگ
تمام گذاشته است. هر جا به شخصیتهای انقلابی مثل مارات، دانتون، روبسپیر، سنت جست
و امثالهم می رسد، یادش می رود که حداقل اصول "تاریخنویسی دانشگاهی" را
رعایت کند. خواننده صدای قروچه کردن دندانهایش را می شنود! مری آنتونت، لوئی
شانزده، شارلت کوردی و امثالهم فرشتگانی اند که سانس کلوتها با سر و رو و لباس
چرکین و توده عظیم مردم بزرگترین کشور وقت اروپا به سرشان زده این فرشتگان را سر بریدند!
می نویسد: "کشتار و خشونت یکی از نتایج جانبی انقلاب نبود، بلکه ذات و جوهر
اصلی آن بود." تمام کتاب تلاشی است که نشان دهد انقلابیون در حال کشت و کشتار
به شیوههای سادیستی از بالای کوه پرتاب کردن، غرق کردن گروهی مخالفین در دریا و
تیرباران دسته جمعی بودند. حتما بقول تولستوی زیاده روی هم شده است؛ اما عجیب است
که کسی به نام تاریخنویسی این همه غیرمنصف تشریف داشته باشد و چشم بر دستآوردهای
آن واقعه عظیم تاریخی ببندد.
انقلاب
فرانسه به همراه انقلاب روسیه، شاید دو تا از بزرگترین وقایع تاریخ جامعه بشری
باشند. آدم فقط برای هرزهنویسانی که به نام تاریخنویسی دروغ تحویل خواننده میدهند،
تأسف میخورد.
۱۲
اوت ۲۰۲۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر