جعفر
عظیم زاده، که شاید در بین کلی از فعالین کارگری جسور در ایران، شناخته شده ترین
آنها باشد، اکنون مدتی است دست به اعتصاب غذا زده است. دلائلی که او برایش به این عمل
دست زده، کاملا موجه اند. رژیم آدمکشان اسلامی او را از زندان اوین به شیوه آدم
ربایان به یک سلول انفرادی در زندان رجایی شهر منتقل کرده اند.
نه جعفر
عظیم زاده و نه هیچ فعال کارگری دیگری طرفدار اعتصاب غذا نیست و همه آنها از
مخاطرات اعتصاب غذا خبر دارند. اما در برابر فشاری که جمهوری اسلامی به آنها وارد
می کند، تنها راه مقابله با این فشارها را اعتصاب غذا می دانند. اگر فعالین کارگری
دربند آزادانه دسترسی به رسانه های خبری داشته باشند و از وضعیتشان بگویند و صدای
خود را به گوش مخاطبینشان برسانند، واضح است که دست به اعتصاب غذا نخواهند زد. اما
در برابر هیولای شکنجه و اذیت و آزار و در سلول انفرادی انداختن و زورگوئی و تحقیر
و بیحقوقی تمام عیار، چه کار دیگری از دستشان بر میآید و چگونه میتوانند جمهوری
اسلامی شیرفهمش کنند که کور خوانده است. نمی تواند عظمشان را در هم بشکند. چشم در
چشم این هیولای نامیمون می گویند: من با به مخاطره انداختن سلامتی خودم هم شده نمیگذارم
که به اهداف کثیفتان برسید و جامعه را از وضعیت دهشتناک اینجا مطلع خواهم کرد!
بسیار باارزش تر از آنی هستید که فکر میکنید!
جمهوری
اسلامی راهی برای زندانی سیاسی باقی نمیگذارد و در نتیجه در طی سالها حکومت سیاه
مذهبی بر جامعه، هزاران زندانی سیاسی بارها دست به اعتصاب غذا زده که هم سلامتی
خود را به مخاطره انداختهاند و هم موجب نگرانی بیشتر جامعه، دوستداران و خانوادههایشان
شدهاند. در این مورد مشخص، خانواده جعفر و جنبش کارگری ایران به شدت نگران وضع
جسمانی ایشان است، که وخیم گزارش شده است. من به نوبه خود، بعنوان کسی که سرنوشت
جنبش کارگری و فعالین آن را دنبال میکنم، جایگاه کسانی مثل جعفر عظیم و فعالیتهای
او را خوب می شناسم، صمیمانه از او می خواهم که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
جمهوری اسلامی با تحمیل این وضعیت و در نتیجه سوق دادن جعفر به دست زدن به اعتصاب
غذا، تا همین حالا هم صدمات جدیای بر سلامتی او وارد کرده است. میدانم که
پیشنهاد و توصیه شکستن اعتصاب غذا به جعفر عظیم زاده و یا هر زندانیای که مجبور
به دست زدن به اعتصاب غذا باشد، خوشایند نخواهد بود، اما ما نگران جان او هستیم. میدانیم
که جامعه پرتحول ایران و جنبش معترض و رزمنده کارگری به او نیازی صد چندان دارد.
به جعفر عظیم زاده ای سالم و تنومند که مثل همیشه راه نشان میدهد، نیازی مبرم
دارد.
موضوع
اعتصاب غذای جعفر به درست نگرانیهای جدیای درباره وضعیت جسمانی او را در بین
دوستداران فعالین کارگری دربند دامن زده است. این اولین باری نیست که یکی از فعالین
کارگری دربند، زیر فشارهای شکنجه گران این چنین دست به اعتصاب غذا میزند. قبلا هم
شاهد اعتصاب غذای شاهرخ زمانی، اسماعیل عبدی، بهنام ابراهیم زاده، محمود صالحی،
رضا شهابی و کسان دیگری بودهایم. در همه این موارد برخورد دوستداران این فعالین
تقریبا مشابه بوده است. با هر اعتصاب غذائی که این رفقا به آن دست میزنند، صدمات
غیرقابل جبرانی را به سلامتی خود وارد میکنند. این مسئله به درست همه دوستان و
رفقا و اعضای خانواده این عزیزان را نگران میکند.
مبارزه را ادامه میدهیم
من
موافق اعتصاب غذا نیستم. قبلا در جریان اعتصاب غذای شاهرخ زمانی هم گفته بودم که:
"پیشنهاد میکنم شاهرخ اعتصاب غذای خود را بشکند و بیشتر از این به سلامتی
خود ضربه نزند. این شاید بدترین پیشنهادی باشد که کسی به یک زندانی در حال اعتراض
بکند؛ اما سلامتی او برای من با ارزشتر است. شاهرخ باید، همچنانکه تا بحال هم رو
به جامعه بعنوان یک رهبر کارگری ظاهر شده است، به جامعه فراخوان بدهد که از زندانیان
سیاسی مثل او حمایت کرده و جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کنند."
"اگر شاهرخ در برابر دستگاه سرکوب و سلول زندان و شکنجهگران وسیلهای برای
دفاع از خود ندارد، فعالین کارگری بیرون از زندان، میتوانند کارگران محیط کار خود
و همچنین محلات کارگری و کل جامعه را به دفاع از شاهرخ به میدان بکشند. سنت مبارزه
کارگری اعتصاب و اعتراض و فشار به رژیم از طریق خواباندن تولید است."
"دلائلی را که او برایش اعتراض کرده کاملا موجهاند و جمهوری اسلامیای که از
مقاومت شاهرخ زمانی عاجز مانده، دست به هر ترفندی برای شکستن این مقاومترین زندانی
سیاسی این دوره میزند." این آن وضعیتی است که بدون یک اعتراض قدرتمند در بیرون
از زندان، این فعالین را به این تصمیم رسانده است.
جعفر
عظیم زاده در واقع به یکی از اهداف مهم خود رسیده است و آن هم رساندن صدای خود و
موقعیت زندانیان سیاسی مثل او در زندان و زیر فشارهای شکنجه گران، به گوش جامعه و
هم طبقهایهای خود است. همه انسانهای شریف، چه آنهایی که عکسهای او را در صفحات
رسانههای اجتماعی میبینند و میپرسند که این عکس متعلق به کیست؟ و چه آنهایی که
درباره این اعتصاب غذا از تلویزیون و اینترنت شنیدند عمیقا تحت تأثیر قرار گرفته و
مراتب انزجار خود را نسبت به شکنجه گران او ابراز کردهاند.
۲۴ اوت ۲۰۲۰
(کارگر
کمونیست ۶۳۷)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر