قتل
فجیع رومینا اشرفی به دست پدرش در ایران و در همان زمان قتل به همان فجیعی جورج
فلوید در آمریکا در دست پلیس نژادپرست این کشور، برای کسی که حساسیت ویژهای به
سرنوشت "مجرمینی" که مجرم به دنیا میآیند نشان میدهد، نکات آموزنده ای
در بر داشت.
میگویند
پدر رومینا سر او را با یک داس میبرد و به این شیوه فجیع او را به قتل میرساند.
پلیس شهر مینیاپولیس مینی سوتا هم بعد از دستگیری و دستبند زدن به جورج فلوید، او
را به شکم کف خیابان میخوابانند و با فشار دادن زانو بر پشت گردن وی، طوری که
جورج قادر به هیچگونه واکنش و دفاعی از خود نبود، او را خفه میکنند. طبیعی به نظر
میرسد که انسان بداند آن دو مقتول چه جنایاتی مرتکب شده بودند که جانشان به آن
صورت گرفته شد. طبیعی به نظر میرسد، چرا که شنیدهایم آدمها را بخاطر جنسیتشان،
رنگ پوستشان، جغرافیای تولدشان و داشتن احساس نمیکشند.
میگویند
رومینا فقط ۱۳ سال سن داشته و با کسی که حداقل ۱۵ سال از او بزرگتر بوده، دوست
بوده و رابطه جنسی داشته است. برای بسیاری از ما این خیلی برجسته و چندشآور است.
رومینا یک بچه است و باید رابطه جنسی یک فرد با آن مشخصات با او جرم باشد. پدر رومینا
قاتل است و مادر رومینا خواهان قصاص است. قتل ناموسی در ایران زیر سیطره حکومت
اسلامی غیرعادی نیست. درباره سن ازدواج هم، به ویکیپیدیا مراجعه کردم: "سن
قانونی ازدواج در ایران ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است. امروزه در ایران
محدودیت سنی برای ازدواج وجود ندارد و ازدواج در هر سنی ممکن است. ازدواج کودکان
هم در سنت و هم در قانون ایران وجود دارد. منتها ازدواج دختر کمتر از ۱۳ ساله و
پسر کمتر از ۱۵ سال «منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح».
ازدواج قبل از بلوغ (۹ سال قمری در دختران و ۱۵ سال قمری در پسران) توسط ولی کودک
(پدر و جد پدری) انجام میشود. تشخیص دادگاه نیز کاملا از عرف منطقه تأثیر میگیرد."
وقتی
که آقائی که ظاهرا دوست رومینا بوده شنیده است که شایع شده ایشان ۳۵ سن دارد، تعجب
میکند و شناسنامهاش را رو میکند. برایش جای تعجب نیست که با دختری ۱۳ ساله
رابطه جنسی دارد، چرا که قانون اسلامی آن را مجاز کرده. در این مملکت همچنین طبق
سنت قرون وسطائی اسلامی آدمها را بخاطر "ناموس" شب و روز لت و پار میکنند.
فقط زمانی که کسی مثل رومینا بطرز فجیعی به قتل میرسد سر و صدایش در میآید؛ و
گرنه روزگار زن را در آن مملکت با همین عرف و سنتها تباه کردهاند. رومینا یکی دیگر
از قربانیان نظام گندیده جمهوری اسلامی است. در آن مملکت روزانه هزاران کودک مورد
سواستفاده جنسی قرار میگیرند. هزاران نفر بخاطر ناموس پرستی مورد اذیت و آزار
قرار گرفته، بعضا با داس سر بریده میشوند، و بعضا بر رویشان اسید پاشیده میشود.
کسانی که کودک را مورد سواستفاده قرار میدهند، کسانی که زن را بخاطر زن بودن ملک
و ناموس خود میدانند و کسانی که برای خدا و نمایندگان او روی زمین جنایت میکنند،
از طرف حکومت اسلامی حمایت شده و قانون پشتشان است. در نتیجه رومینا اشرفی هم، مثل
میلیونها زن در آن مملکت و زیر سایه سیاه قوانین اسلامی، صرف اینکه زن به دنیا
آمده مجرم است!
جورج
فلوید شاید یک بزهکاریای کرده بود؛ شاید کاری کرده که مورد شک و ظن پلیس قرار
گرفته. شاید کسی را کشته و در حین تیراندازی دستگیر شده. شاید به پلیس بددهنی کرده
و به اخطار پلیس توجهی نکرده. شاید در منطقه سرعت ۵۰، با سرعت ۶۵ رانندگی کرده. شاید
او هم مثل اریک گارنر مشغول فروش سیگارهای غیرقانونی بوده. شاید مست در خیابان
مشغول قدم زنی و عربده کشی بود. شاید صدای موزیکش زیاد از حد قانونی بود. چه میدانم،
شاید کاری کرده. اینها اما حاشیهایاند. پلیس، که مجری قانون است، فردی را دستگیر
کرده و بطرز فجیعی جلوی دوربین زجرکش کردهاند. فلوید در کشوری به دنیا آمد و جان داد
که سیاه به دنیا آمدن خود یک جرم است. مادرش یک مجرم به دنیا آورده و حتما برای
جورج متأسف است که چرا نتوانست او را به رنگ دیگری بزاید. جورج در کشوری جان داد
که رئیس جمهورش رسما و علنا جلوی دوربین نعره میکشد که هر کسی که در مکزیک به دنیا
آمده یک تجاوزگر جنسی است. یک دزد و جانی است.
چه باید کرد؟
حتما
باید این دنیا و این وضعیت را تغییر داد. این خود پروسه ای است که خواهد رسید. این
منجلاب دیگر غیرقابل تحمل شده است. باید سازمان داد و متشکل شد.
اما
تا آن زمان باید ریشهها را شناخت و از حاشیهها، هر چند بسیار تهوع و چندش آورند
گذشت. رومینا دختر بچه بود و مورد سواستفاده قرار گرفت. رومینا قربانی ناموس پرستی
پدرش شد. اما رومینا قبل از آن قربانی قوانین پوسیده اسلامی در آن کشور شد که رژیم
اسلامی حاکم بر آن کشور محافظ ناموس پرستی و پدوفیلیای اسلامی است. باید مردم را حول
ضدیت با این رژیم و با کمپینهایی که نشان دهد رژیم اسلامی حامی اذیت و آزار جنسی
کودک است، حامی ناموس پرستی است، متشکل و متحد کرد.
چگونه
قوانین نژادپرستانه در آمریکا را عوض کنیم؟ هم اکنون یک جنبش عظیمی بر علیه سیستمی
که راسیسم تولید میکند براه افتاده است. سیستمی که فاشیسم ترامپ اوج گندیدگی آن
است. هیأت حاکمه هیچگونه جوابی به ۴۰ میلیون بیکار در این کشور ندارد. میخواهند
با تروریست اعلام کردن جنبش "آنتی فا" (ضد فاشیسم) خشم فروخورده یک
جامعه ۳۳۰ میلیونی را سرکوب کنند! امکان ندارد. هر روز دهها جورج فلوید در آن
مملکت بطرق فجیعی جان می بازند. این آخری جرقهای بود بر یک دنیا هیزم خشکی که
آماده آتش گرفتن بود. میگویند اعتراضات اخیری که در این کشور به راه افتاده است،
در نیم قرن اخیر در این ابعاد سابقه نداشته است. اگر در نیم قرن قبل از آن چیزی به
این صورت اتفاق افتاده است، شرایط ظاهرا طوری بوده که بشود آن را خاموش کرد. اینبار
دنیا کلا طور دیگری است. اعتراضات در آمریکا ادامه همان جنبشی است که کسی مثل برنی
ساندرز را از خود بروز داد تا حداقل اعلام کند جامعه دارد منفجر میشود و دیگر نمیتواند
این همه ظلم و ستم را تحمل کند. اعتراض به قتل سیاهان و جنبش ضد فاشیستی (آنتی فا)
ادامه رادیکال همان جنبش است.
۲۹ مه ۲۰۲۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر