جهان
ما امروز سخت در بحران است. یکی را میکشند برای اینکه زن است. یکی دیگر را بخاطر
رنگ سیاه پوستش. یکی دیگر را کشتند برای اینکه مذهبی نداشت. یکی را زندانی کرده
اند برای اینکه میخواست احساسش را با بوسیدن یارش بیان کند. انسان امروز از
گرسنگی میمیرد؛ در حالیکه ثروت از سر و کول دنیا میبارد. انسان امروز از محیط
زیستش بیبهره است، برای اینکه منطق سود محیط زیستش را تا سر حد نابودی تخریب کرده
است. امروز انسان را میکشند برای اینکه میخواهد برود جای نسبتا امنی زندگی کند.
زیر ماشین له و لورده میشود، برای اینکه اعتراض میکند. انسان امروز از یک ویروسی
که قابل پیشگیری بود میمیرد و اسیر خانه نشینی شده است.
من
اما دارم درباره انقلاب اکتبر میخوانم. زیر چشمی اما اخبار دنیا را هم تا حدودی
تعقیب میکنم.
چرا
درباره انقلاب اکتبر میخوانم؟ برای اینکه این انقلاب راه نشان داد. برای خلاصی از
همین وضعیتی که ما را در آن اسیر ساخته اند، باید انقلاب کرد و قدرت دولتی را به
تودههایی که میخواهند بر سرنوشت و زندگی خودشان کنترل داشته باشند، سپرد.
درباره
انقلاب اکتبر و انقلاب کبیر فرانسه زیاد خواندهام. هم اکنون غرق در خواندن
گزارشات شاهدان عینی انقلاب اکتبر هستم. گزارشاتی که بعضی از آنها، مثل "از
طریق انقلاب روسیه: گزارشات یک شاهد عینی، از ۱۲ مارس تا ۳۰ مه" نوشته کلاوود
آنت آنقدر تازهاند که حتی قبل از انقلاب اکتبر، یعنی در اوت ۱۹۱۷ چاپ و منتشر شدند.
یکی
از من پرسید: "رفیق این همه کتاب معرفی کردی و در میان این همه کتاب درباره
انقلاب روسیه، کدام یکی را در این ضیق وقت بیشتر از بقیه توصیه میکنی؟"
حقیقتا نمیدانم چه بگویم. شاید بهتر باشد برود "ده روزی که دنیا را
لرزاند" را بخواند. گزارشات بسی بیتی هم دست کمی از گزارشات جان رید ندارند.
آهان! "شش ماه سرخ در روسیه" را حتما بخواند. اما نمیشود که سه جلدی
"تاریخ انقلاب روسیه" از تروتسکی را نخواند. اما حقیقتا حیف است برای
کسی که علاقمند تاریخ انقلاب روسیه است، اما کتابهای آلکساندر رابینوویچ و بخصوص
"بلشویکها به قدرت میرسند: انقلاب ۱۹۱۷ در پتروگراد" را نخواند. نمیشود
به کسی کتابی درباره انقلاب روسیه معرفی کرد، اما از گزارشات آرتور رانسام، یا
گزارشات آلبرت ریس ویلیامز، ریموند رابینز، مورگان فیلیپس رایس اسم نبرد. پس ۱۴
جلد ای اچ کار چه میشود؟! نوشتههای ایزک دویچر خود گنجینهای هستند که گذشت از
آنها گناهیست کبیره! کاملترین گزارش شاهد عینی، نیکلای سوخانوف، که همه جا حضور
دارد را حتما باید دم دست داشته باشد.
اما
شما که به کتاب علاقه دارید، که به شوراها علاقه ویژه ای دارید، که انقلاب اکتبر
را تحسین میکنید و لنین را همچون یک رفیق خوب از دست رفته دوست دارید، یکی از این
کتابها را شروع کنید بخوانید. شاید به پاس اعتراضات قدرتمند تودههای به پا خواسته
در آمریکا بهتر باشد از جان رید "آمریکائی" شروع کنید: "ده روزی که
دنیا را لرزاند!" این کتاب ارزشمند به فارسی هم ترجمه شده است. اگر امکان
دارد به انگلیسی بخوانید که نثر شعرگونه آن را همراه با زیبائی جریانی را که گزارش
می کند، لمس و احساس کنید.
(“Old
Russia
was no more; human society flowed molten in primal heat, and from the tossing
sea of flame was emerging the class struggle, stark and pitiless – and the
fragile, slowly cooling crust of new planets…”)
اگر
این کتاب را خواندهاید، سراغ کتاب خیلی خواندنی رفیق، همرزم و همسر جان رید،
لوئیس براینت: "شش ماه سرخ در روسیه" بروید. حتما در آخر خواندن آن به
من یک احسنتی برای معرفی آن خواهید فرستاد. من هم هر از گاهی احتیاجی به یک
"آفرین"ی دارم.
۱
ژوئن ۲۰۲۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر