به سیاوش دانشور
رفیق سیاوش
دانشور عزیز،
جواب شما به
«احمد نیكوبین»، یكی از خوانندگان شما، در شماره ١٢ نشریه «فراكسیون» مایه تأسف
است. شما هم مثل علی جوادی یاد گرفتهاید كه دست پیش بگیرید تا عقب نیافتید. میگویم
مثل علی جوادی؛ منظورم یادداشت ایشان بر نامه منصور حكمت به رفقائی از حزب كمونیست
كارگری عراق درباره تشكیل فراكسیون است. هم شما و هم همه كسانی كه این نامه من را،
و یادداشت علی جوادی را خواندهاند، منظورم را متوجه هستید؛ بیشتر از این به آن نمیپردازم.
اما برگردیم به
جواب شما. میدانم كه تیتر این نوشته باعث رنجش خاطرتان خواهد شد. جواب شما در
پلنوم ٢٧ به كیوان جاوید كه رو به «فراكسیون» گفت «حزب باید از خودش دفاع كند»، این
بود كه آژیتاسیون نكند. اما سیاوش عزیز، هم كیوان جاوید و هم من امروز این را میگوئیم،
چرا كه كسی به اندازه شما «فراكسیونیها» به جان حزب نیافتاده است. و درست به همین
خاطر دوست دارم كه همچون كیوان جاوید بگویم «حزب باید در مقابل حملات ضدحزبی از
خودش دفاع كند.» این چه بلائی است كه هر كس با حزب در میافتد پیش پا افتادهترین
اصول را نیز فراموش میكند. من احمد نیكوبین را نمیشناسم. اولین باری است كه با
چنین اسمی برخورد میكنم. معلوم نیست كه ایشان دوست و یا حزب است یا نه؛ حتی اگر
حزبی هم باشد، معلوم نیست كه آیا كسی اسم ایشان را جعل كرده و چنین نامهای به شما
نوشته است یا نه. راستش حتی اگر خود ایشان شخص حقیقی هم باشد، شما باز مجاز نیستید
این چنین جمع ببندید و هر چه دلتان بخواهد، به اسم كادر حزب و كسی كه ٣٠ سال عمرش
را صرف مبارزه كمونیستی كرده است، اینچنین فرهنگی را باب كنید. «احمد نیكوبین» چیزی
گفته است و شما بهانهای گیر آوردهاید كه همان فرهنگ تازه به ارث برده از آذر
ماجدی و ایرج فرزاد را، بار تحت عنوان و به بهانه «مخالفت با بعضی از …» بارمان كنید.
بعدش هم همان چیزی كه در بین محفلتان رایج است با حق به جانبیای كه متأسفانه فقط
از «فراكسیون»یها بر میآید به طرف مقابل میبندید. گویا این ما بودهایم كه از
«قله و پائین» بودن ماركسیسم حرف زدهایم. رفیق عزیز، این را ما به شما هشدار دادیم
كه ماركسیسم «قله و غیرقله» ندارد كه شما از زبان خسرو دانش مثل نقل و نبات بار
ماركسیسم و منصور حكمت میكنید. حالا «فرهنگ حزب كمونیست كارگری» شده «هیچوقت
دامنه و قله و پائین به معنی رایج اینروزها نداشته و امیدوارم در آینده هم نباید
داشته باشد.» امیدوارم كه این به معنی اعتراف به اشتباه خودتان باشد.
گویا ما واژههای
«انحلال طلب» و «ضد حزبی» را باب كردهایم و نتوانستهایم جواب طرفداری از نوید
بشارت را بدهیم. این را فقط چند نفری مثل شما میتوانند ادعا كنند.
دوست دارم یك
نمونه دیگر از فرهنگ به تازه باب شده توسط «فراكسیون» را از زبان شما اینجا نقل
كنم. «طبعا هر كسی مسئول حرف خودش است، اما فضائی كه این ادبیات را تولید میكند باید
مورد سوال هر عضو و كادر حزب قرار گیرد.» به قول لنین تمام قضیه سر همین «اما»
است. میخواهید بگوئید كه حزب مسئول حرفهای كسی كه برایمان ایمیل میفرستد نیست؛
اما حزب چپ سنتی است و چنین فرهنگ و ادبیاتی را تولید میكند. سیاوش عزیز،
طرفداران «فراكسیون» به شما آدرس اشتباه دادهاند. جز ٢٠ یا ٢۵ نفری، تقریبا تمام اعضا و دوستان حزب
از فرهنگ به شدت محفلی و غیرسیاسی شما متعجبند. از آذر ماجدی دو متر فاصله بگیرید
تا ببینید كه اكثریت عظیم حزب چه در داخل و چه در خارج در باره شما چگونه فكر میكنند.
شما به یك فرهنگ به شدت ضدحزبی میدان دادید، و اكنون میخواهید ژست مدرن و فرهنگ
بالا را هم بگیرید. كمی دیر است.
٢٤ مارس ٢٠٠٧
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر