مبارزه برای رهائی افت و خیزهای زیادی دارد. محدودیتهای زیادی را جلوی تلاشگر می گذارد. اما کسی چه بخواهد و چه نخواهد، چه از وجود آن باخبر باشد و چه خبر آن را بعدها در فیسبوک و شاید هم در یک رسانه کلاسیک (Mainstream) بشنود و بخواند، در جریان است. شخصیتهای جلوی این صف مبارزه عوض شده اند و دائم در حال عوض شدن هستند. ظاهرا آنچه را که امروز می خواهند و یا حتی بهتر است بگویم نمی خواهند! با همه "می خواهند و نمی خواهند" چهل پنجاه سال پیش متفاوت هستند، اما تلاش و مبارزه هنوز همان هدف اولی و اصلی را دنبال می کند: رهائی از این وضعیت!
حدود سی سال پیش،
مائی که هنوز امید به رهائی انسان را از دست نداده ایم، به کلاهمان چسبیده بودیم
که طوفان خروشنده نظم خونین و نوین جهانی ما را همراه با کلاهمان نبرد. گفتیم، حتی
قبل از شروع آن طوفان گفتیم، دوره ای می رسد که هر کمونیستی باید جواب بیش از دو
هزار کمونیست دیروزی را بدهد. اما در عین حال گفتیم که این دوران، با تمام خرابی
هایی که این طوفان بر جای می گذارد، خواهد گذشت.
امروز همه شواهد
از طوفان از نوع دیگری خبر می دهند. هیچ چیز این دنیا منصفانه نیست. هیچکسی از هیچ
چیزی از آن نمی تواند دفاع کند. تلاش برای تغییر آن دوچندان! شاید هم سه چندان! نه
دهها برابر شده است. بعضا خودمان هم، تا در آن دقیق نشویم، متوجه نمی شویم.
به همه آنهایی که دلشان برای رهائی و خلاصی از این وضعیت می تپد، می گویم: رفقا، یک تلاش دیگر!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر