۱۳۹۹ اسفند ۵, سه‌شنبه

محمود صالحي همچنان در زندان است

محمود صالحي را كمتر كسي است كه امروز در ايران نشناسد. نه تنها او را مي شناسند، بلكه مي دانند كه او شناخته شده‌ترين چهره جنبش اعتراضي در ايران است.

محمود صالحي را ظاهرا به اين خاطر زنداني كردند كه چند سال پيش در مراسم اول ماه مه شهر سقز شركت كرده بود. يك سال محكوميت او به پايان رسيده است، اما همچنان در زندان نگه داشته‌اند. به اين خاطر نگه داشته‌اند كه با بيرون از زندان ارتباط داشته و پيام همبستگي داده است. كه كارگران را در زندان سازمان داده است. كه زندانيان را به اعتراض به وضعيت زندان رهبري و سازماندهي كرده است.

به در زندان ماندن محمود صالحي بايد همانند در زندان ماندن عزيزترين كس خود نگريست. او را به خاطر مسائلي زنداني كرده و همچنان در زندان نگه داشته‌اند كه ربط مستقيمي به زندگي تك تك ماها در ايران دارد. به خاطر برگزاري اول ماه مه، پيام دادن به برگزار كنندگان روز جهاني زن، به دانشجوياني كه از حق و حقوق مردم زحمتكش در اين جامعه دفاع كردند، و به اتحاديه‌هاي كارگري‌اي كه به خاطر آزادي زندانيان سياسي به دولت ايران اعتراض كردند. اينها مسائل خصوصي محمود صالحي و خانواده ايشان نيستند؛ اينها مسائلي هستند كه به من و شما ربط مستقيم دارند و محمود صالحي را به خاطر آنها زنداني كرده و همچنان در زندان نگه داشته‌‌اند. جايز نيست كه محمود صالحي را همچنان در زندان نگه دارند و اعتراضي توده‌اي و ميليوني سازمان نيابد. بايد اعتراض به در زندان نگه داشتن محمود صالحي را در اولويت خود قرار داد. مهمتر اينكه بايد جمهوري اسلامي بداند كه نمي تواند چنين دست درازي‌اي به زندگي فعالين كارگري و اجتماعي بكند و با خيال آسوده شب را به روز برساند.

نكته‌اي كه فعالين دست‌اندركار مسائل جنبش كارگري نيز بايد آن را در نظر داشته باشند اين است كه محمود صالحي را به عنوان سمبل يك جنبش در زندان نگه داشته‌اند. در زندان نگه داشته‌اند كه دستمزدهاي بارها زير خط فقر را به كارگران تحميل كنند و كسي اعتراضي نكند. در زندان نگه داشته‌اند كه بگويند اول ماه مه ممنوع است؛ كه تلاش براي تشكل‌پذيري و سر و سامان دادن بخود توسط كارگران ممنوع است؛ كه اعتراض به تبعيض و آپارتايد جنسي ممنوع است؛ كه ٨ مارس ممنوع است؛ كه شلاق زدن كارگر معترض حق اوست و و و. آزادي و اعتراض به در زندان نگه داشتن محمود صالحي بايد در اولويت همه ما قرار بگيرد. بايد مرتب اعتراض كرد. به هر ترتيبي كه براي ما امكان دارد اعتراض كرد. به سازمان و نهادهاي كارگري نامه نوشت و از آنها خواست به در زندان نگه داشتن محمود صالحي اعتراض كنند. بايد به اعتراضاتي كه در دفاع از او سازمان داده مي شود، پيوست. بايد در زندان نگه داشتن محمود صالحي را به يك افتضاح سياسي براي رژيم تبديل كرد. بايد از همين الان بخاطر در زندان نگه داشتن او هم كه شده، به سازمان جهاني كار نامه نوشت و از آن خواست كه جمهوري اسلامي را به جلسه سالانه خود راه ندهد. همه اينها شدني است. همين چندي پيش اعتراض گسترده‌اي در سنندج در مقابل زندان سنندج سازمان داده شد و رژيم و مسئولين زندان از موضع ضعف با معترضين برخورد كردند. رژيم اسلامي يك رژيم پررو و بي آبروئي است كه با اينكه تظاهر مي كند اعتراضات بي‌فايده است، اما تأثير هر اعتراضي انكارناپذير بوده و رژيم قدم‌ها عقب نشسته است. بايد اين اعتراضات را گسترش داد.

محمود صالحي يك سال از حكم زندانش را گذرانده است، اما هنوز در زندان است. مبارزه براي آزادي محمود صالحي از اين جهت در چشم جامعه بسيار محق است. اما نبايد فراموش كرد كه منصور اسانلو، بهروز كريمي‌زاده، بختيار رحيمي و دهها زنداني سياسي ديگر هنوز در زندان هستند؛ باضافه صدها تن ديگر با قرار وثيقه‌هاي هنگفتي به گروگان گرفته شده‌اند كه اعتراض نكنند. به تمام اينها بايد به هر صورتي كه ممكن است، اعتراض كرد. بايد در باره‌شان نوشت، به دوستان و آشنايان، به همكاران و دور و بري‌ها و كساني را كه در قهوه‌خانه‌ها با آنها آشنا مي شويم، كساني را كه در گرمابه‌ها با آنها آشنا مي شويم و در اتاق انتظار دكترها و در تاكسي‌ها و غيره، اين موضوع را به بحث گذاشت و مشغله همه كرد. بايد ازشان خواست كه اعتراض كنند و اين اجحاف را اجحاف بخود بدانند و خبر آن را هر چه وسيعتر پخش كنند.

براي آزادي محمود صالحي و ديگر زندانيان سياسي، نبايد از هيچ كمكي دريغ كرد.

٣١ مارس ٢٠٠٨

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر