«كسی كه زیاد به گذشته رجوع میكند، حالش خراب
است»
بحثهای حزب
كمونیست كارگری با جماعتی كه به اسم «فراكسیون» شناخته شدهاند، حداقل برای كورش
مدرسی و حزبش باعث دردسر شده است. به نظر میرسد كه كار و بارشان را تعطیل كرده و
به بحثهای ما مشغول هستند. قطعنامه دربارهاش پیشنهاد و تصویب میكنند؛ جلسه
پالتاكی داخلی در بارهاش میگذارند؛ مطبوعاتش را به آن اختصاص دادهاند و نامه
«درونی» علنی به همدیگر در باره آن رد و بدل میكنند. جماعتی به خود مشغول كه هنوز
در گذشته زندگی میكنند و مشغول تسویه حساب با گذشته خود هستند. یا به كومهله و
عبدالله مهتدی (بخشی از گذشتهشان) و یا به حزب كمونیست كارگری (بخش دیگری از
گذشتهشان) مشغولند. حمید تقوائی در جریان بحثهای چند سال پیش به خود اینها گفت
كسی كه خیلی به گذشته رجوع میكند، حالش خراب است. و الحق كه اینها حالشان خراب
است. اینها همان كسانی هستند كه قرار بود، وقتی كه از ما جدا میشدند، بروند
كارهائی بكنند كه گویا از ما ساخته نبود!؟ رجوع به گذشته برایشان از آن كارهاست.
كورش مدرسی در
نوشته اخیرش در باره حزب كمونیست كارگری، «سیاست یا مكتب؟» به «بحران» در حزب كمونیست
كارگری پرداخته است! خودش را از تك و تا نمیاندازد. فقط باید آدم كورش مدرسی باشد
كه با وجود این همه اختلاف بین خودشان به دیگران بگوید «بحران دارد.» حزبشان، اگر بشود
به آن گفت حزب، دارد از هم میپاشد. سر حسن نصرالله، سر گارد آزادی، سر انقلاب، سر
سوسیالیسم، سر كردستان و كمیته كردستان، سر حجاریان، سر دوم خرداد، سر اعتراضات
تودهای، سر برخورد به حزب كمونیست كارگری و كمونیسم كارگری؛ هر تعداد آدمی كه
آنجا هستند با هم سر حداقل یك موضوع اختلاف دارند.
یك هفته هم نمیشود
كه كسانی یك بار دیگر علنا حسن نصرالله را یاد ایشان آورند. عبدالله شریفی و ایرج
فرزاد رسما بهش گفتند كه نظراتش را از طوفان و اكثریت به عاریه گرفته است؛ همان
كسانی كه در بحثهای قبل از انشعاب از ایشان و خط ایشان دفاع كردند. زیرجلكی حمه
سور را از آن بالا پائین آوردند و معلوم نیست چه بلائی به سرش آمد. گارد آزادی را
هم به همین شیوه، كه قرار بود از كوههای سوئد و آبهای انگلیس به كوههای اشنویه
و پیرانشهر رفته و فانوسقههایشان را از زیر زمین در بیاورند و به خانه رفسنجانی و
خامنهای حمله كرده و با حجاریان دولت تشكیل بدهند، فعلا به زیر فرش جاروب شده
است. آره؛ این آن جریانی است كه قرار است تعدادی از حزب كمونیست كارگری به دعوت
كورش مدرسی به آن بپیودند! بالاتر گفتم، داشتن چنین «روحیهای» فقط از كورش مدرسی
ساخته است.
ما بحث داخلی
نداریم. هر چه هست همان است كه همه از آن خبر دارند. اطلاق بحران به بحثهای ما با
«فراكسیون» فقط برای كورش مدرسی مصرف داخلی دارد. شكی نیست كه ما در این بحثها
تلفاتی خواهیم داد. اما حزب با قدرت از این تندپیچ عبور خواهد كرد. بعضیها با
كورش مدرسی همآواز شدهاند. اما حزب كمونیست كارگری با از دست دادن چند نفر ضعیف
نمیشود و دچار بحران هم نمیگردد. ما قبلا، حتی در دوره كورش مدرسی هم، دچار چنین
بحثهائی بوده ایم. این همان قطاری است كه ما بارها درباره اش حرف زده ایم. اگر از
لحاظ سیاسی سیاست دیگری اتخاذ كند، بله هم ضعیف خواهد شد و هم دچار بحران. اما از
این نمد كلاهی نصیب سیاستهای كورش مدرسی نخواهد شد.
یك نكته حاشیهای
كورش مدرسی درست میگوید كه در زمان انشعاب ایشان از حزب كمونیست كارگری، بحثها برای خیلیها بخصوص اكثر كسانی كه اكنون كورش مدرسی لیدرشان است، روشن نبود. اگر ما بحثها را بر همان محوری كه میبایست باشد، متمركز میكردیم، این تعداد آدم با ایشان نمیرفتند. اشتباه كردیم كه وارد بحثهای تشكیلاتی «سازمان آزادی زن» شدیم. اشتباه كردیم كه وارد بحثهای آشپزخانهای علیه تعدادی از كادرهای حزب شدیم. اینها به نوعی، توسط كسانی به ما تحمیل شد كه اكنون با كورش مدرسی هم صدا شدهاند. حزب دیگر از این اشتباهات نخواهد كرد. اگر بحث را بر سر بحثهای اصلی كورش مدرسی، «سوسیالیسم مردم را رم میدهد»، «الان دوره ائتلاف با حجاریان است»، «دوره مجلس مؤسسان است» و غیره، كورش مدرسی با هفت هشت نفر از دوستانش میرفت و سریعا از خاطرهها پاك میشد. اما دوره زوال تزهایش طولانیتر شد. همین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر